از چلوکبابی تا نیمکت تیم ملی؛ در فوتبال ایران قحط الرجال است؟ - وبمستر وبلاگ

دهم اسفندماه وقتی شهاب عزیزی خادم در رقابت با سایر رقبای خود در انتخابات فدراسیون فوتبال پیروز شد، اظهار داشت به دنبال شایسته سالاری و استفاده از تجربه و دانش نخبگان فوتبالی از جمله علی کریمی، مهدی مهدوی کیا و دیگر بزرگان فوتبال ایران است. او با شعار شایسته سالاری پا به عرصه فوتبال ایران گذاشت تا فدراسیون فوتبال پس از یک سال نابه سامانی احیا گردد اما در حالی که از عمر ریاست فدراسیون عزیزی خادم کمتر از دو ماه گذشته، در این مدت انتصاب های عجیب و غریب او اهالی فوتبال را شوکه کرد.

از انتخاب حمیدرضا مهرعلی به عنوان سرپرست نایب رییس اول تا محمود رضا رضایی مدیر رسانه ای تیم ملی و آخرین اتفاق هم انتخاب مجتبی خورشیدی به عنوان سرپرست تیم ملی است. انتصابی که اهالی فوتبال را نه تنها شوکه نموده است که آیا در فوتبال قحط الرجال آمده است که این انتخاب برای تیم ملی صورت می گیرد؟ انتخابی بلکه باعث شد مدیر جدید روابط عمومی فدراسیون فوتبال که توسط خود عزیزی خادم به این سمت رسیده بود و سخنگوی فدراسیون هم بود، در اعتراض به این انتصابات عجیب از سمت خود استعفا دهد.

به همین دلیل ابراهیم قاسم پور در واکنش به انتصاب خورشیدی به عنوان سرپرست تیم ملی گفته است: این انتصاب های عجیب و غریب در فوتبال ایران امری طبیعی است چرا که افراد براساس شایستگی و توانایی های خود انتخاب نمی شوند و بحث وابستگی به میان است که این افراد پست می گیرند. البته این مسائل در گذشته هم مطرح بوده است، وقتی اهالی فوتبال به این رشته دهن کجی می نمایند و در مجمع فدراسیون فرد فوتبالی را کنار می زنند و به او رای نمی دهند، پیش بینی این اتفاقات طبیعی است. شناختی از خورشیدی ندارم اما سرپرستی تیم ملی فوتبال پست حساس و مهمی است که فرد باید توانایی مدیریت و رهبری آن را داشته باشد و متاسفم که با وجود بزرگان فوتبال چنین انتخاب هایی صورت می گیرد.

سرپرست محبوب آقای رئیس را بیشتر بشناسید

اگر درباره سابقه فوتبالی مجتبی خورشیدی سوال داشته باشیم، باید گفت او هیچ سابقه درخشانی در بازیکن بودن فوتبال ندارد و هیچگاه بازیکنی حتی درجه دو هم در فوتبال ایران نبوده است. اما در مربیگری خورشیدی هر چند در تیم های زیادی مانند استقلال اهواز، آلومینیوم هرمزگان، پاس همدان، پارس جنوبی، شهرداری تبریز، نفت تهران و شهرداری بندرعباس مربیگری نموده است اما هیچ کدام از تیم ها در دورانی که او دستیار بوده پیروز نبوده اند و دوران خوبی را سپری نمی کردند؛ البته دو سرمربیگری هم در کارنامه او دیده می گردد که اولی مربوط به پاس همدان است که با ناکامی مطلق به انتها رسید و دومی هم همین چند روز پیش بود که به عنوان سرمربی ماشین سازی تبریز انتخاب شد اما چند ساعت بعد بدون انجام بازی رسمی حضورش در این تیم منتفی شد. به صورت ساده باید گفت مجتبی خورشیدی نه در فوتبال فردی سرشناس بوده و نه در مربیگری به مدارج بالایی رسیده است.

اما درباره سابقه مدیریت فوتبال هم به صورت شاخص چیزی در کارنامه او دیده نشده است، البته خودش مدعی است 18 سال در باشگاه راه آهن مدیریت نموده است اما برای اثبات این ادعا، دیگر باشگاه راه آهن وجود ندارد که بتواند سند این ادعا را پیدا کرد.

در فاز مالی هم او فعالیتی داشته است و پس از ناکامی در عرصه مربیگری، مدتی وارد حوزه غذا شد و با راه اندازی چلوکبابی کوشش کرد ناکامی های فوتبال را فراموش کند اما در اقتصاد هم پیروز نبود و خیلی زود عطای کبابی را به لقایش بخشید و باز هم سراغ فوتبال رفت تا اینکه سرپرست تیم ملی شد؛ سرپرستی که معین نیست به عنوان کوچکترین شرایط سرپرستی، چقدر زبان انگلیسی را بلد است. در کنار این مسائل باید افزود که بعضی او را متهم نموده اند که ارتباطی با جادوگرهای فوتبال هم دارد؛ موضوعی که باز شدن آن احتیاج به ورود مراجع قانونی است.