آخرین فرصت فرهاد مجیدی برای بقا در استقلال
به گزارش وبمستر وبلاگ، مجیدی تا به امروز 3 بازی کمتر از فکری سکان راهنمایی استقلال را به دست گرفته، اما او همین حالا نیز در تعداد برد با سرمربی سابق مساوی است.
به گزارش گروه ورزشی خبرنگاران، عادلانه است که عملکرد فکری و مجیدی بعد از 16 بار مربیگری که سرمربی سابق در استقلال داشت، مورد ارزیابی و سنجش قرار بگیرد، اما همین حالا نیز که فرهاد 3 بار کمتر از فکری سکان راهنمایی آبی ها را در دست داشته، به لحاظ تعداد پیروزی با فکری برابری می نماید و ناعادلانه نیست که اکنون عملکرد آن ها را روی ترازو بگذاریم.
محمود فکری در 16 بازی سکان راهنمایی استقلال را به دست داشت که حاصلش 7 برد و 3 شکست بود. او همه این نتایج را در لیگ برتر به دست آورد؛ بنابراین محاسبه تعداد بازی هایی که فکری با استقلال به تساوی رسید چندان سخت نیست. او 6 بار نیز با استقلال صاحب تساوی شد که شاید همین تساوی های پی درپی در نهایت منجر به خروجش از استقلال شد. فکری حتی اگر می توانست در آخرین حضور خود روی نیمکت استقلال بازی با نفت مسجد سلیمان را به سود خودش تمام کند، عمر مربیگری اش تمدید می شد، اما همین تساوی های کشنده او را به سمت در های خروجی استقلال سوق داد تا مجیدی به جایش در کادر فنی جلوس کند.
مجیدی تا به امروز 3 بازی کمتر از فکری سکان راهنمایی استقلال را به دست گرفته، اما او همین حالا نیز در تعداد برد با سرمربی سابق مساوی است. با احتساب بردی که اخیراً مجیدی در جام حذفی به دست آورده، او صاحب 7 برد در 13 بار مربیگری در لیگ قهرمانان، لیگ برتر و جام حذفی شده است. مجیدی نیز 3 بار طعم تلخ شکست را تجربه نموده که یک شکست در لیگ قهرمانان و دو شکست پی درپی در لیگ برتر محصول عملکردش است، اما آنچه همچنان عملکرد مجیدی را نسبت به آنچه فکری در 16 بار مربیگری برای استقلال رقم زد، مطلوب تر جلوه می دهد برابری تعداد پیروزی و باخت با وجود 3 بازی کمتر است. از سویی فرهاد 3 برد خود را در لیگ قهرمانان آسیا صاحب شد که این نتایج از دیدگاه کارشناسان می تواند امتیاز بیشتری را برای سنجش عملکرد او به همراه داشته باشد.
دیگر فاکتوری که سبب شده عملکرد مجیدی تا به امروز نسبت به فکری بهتر توصیف گردد، بازی های هجومی تر در لیگ قهرمانان آسیا است. ضمن اینکه فرهاد پیروز شد در بدو ورود به استقلال شوک مثبتی را به این تیم وارد نموده و 3 برد متوالی را به چنگ آورد که فکری هرگز توفیق به دست آوردن 3 برد مکرر را در طول دوران مربیگری اش در استقلال نداشت. پر واضح است که مجیدی تا به امروز کفه ترازو را به سمت خود سنگین تر نموده، اما پرسشی که وجود دارد این است که آیا این فزونی نسبی در کمیت و کیفیت می تواند ملاکی برای قطعیت یافتن ادامه همکاری او با استقلال داشته باشد؟
وقتی نمی توان با قطعیت پاسخی به این سؤال داد، اثبات کننده این حقیقت است که فرهاد با وجود فزونی نسبی نسبت به محمود فکری، اما هنوز نتوانسته اعتماد کامل میان خود و افکار عمومی را ایجاد کند. هر چند که حامیان همیشگی او در فضای مجازی با هشتگ #فرهاد تنها نیست همچنان به حمایت از مرد محبوب می پردازند و گروهی نیز بر این باورند که باید مجیدی فرصت بستن استقلال را داشته باشد و فصل آینده از ابتدا روی نیمکت این تیم جلوس کند، اما همه این دلایل نیز شاید نتواند تصمیم گیران آینده استقلال را مجاب به تأیید نهایی او برای ادامه همکاری در استقلال کند.
اگر بخواهیم آرمانی به ماجرای نیمکت استقلال بنگریم باید بی تعارف تمام گزینه های داخلی را حذف کنیم، اما چنانچه تصمیم گیران آینده استقلال روی انتخاب سرمربی ایرانی نظر مساعد داشته باشند همچنان مجیدی می تواند یکی از گزینه ها باشد، اما باید توجه داشت که هم امیر قلعه نویی و هم جواد نکونام اکنون مدعیان بالقوه نیمکت استقلال هستند که کوچکترین لغزشی از سوی مجیدی بار دیگر نام آن ها را برای حضور روی نیمکت استقلال سر زبان ها خواهد انداخت کما اینکه بعد از دو شکست پی درپی استقلال در لیگ برتر شایعاتی مبنی بر مذاکره بعضی اعضای هیأت مدیره با امیر قلعه نویی شنیده شد.
فرهاد مجیدی، اما در همین فضای نگران کننده و تردید آمیز نسبت به آینده خود در استقلال همچنان سرمربی این باشگاه است و همچنان اقبال بیشتری در قیاس با دیگر رقبای خود برای ادامه فعالیت در این باشگاه دارد. آنچه، اما اعتبار مربیگری مجیدی را افزایش خواهد داد انتها دادن با یک عملکرد قابل دفاع در لیگ برتر و قهرمانی در جام حذفی است و اگر حالت دیگری را در ذهن متصور شویم، بی هیچ اغماضی فرهاد نیز به همان سرنوشتی دچار خواهد شد که فکری شد.
استقلال محیط بی رحمی دارد و در سال های اخیر این خصیصه ذاتی بیش از هر زمان دیگری پیش روی مان قرار گرفته است. اگر فرهاد مجیدی تصور کند، صرف محبوبیت و برخورداری از حمایت های فضای مجازی می تواند با وجود ناکامی در جام حذفی و نداشتن صندلیی قابل دفاع در لیگ برتر فصل بعد نیز سرمربی استقلال باشد، تحلیل غلطی را مرتکب شده و آن ها که به فرهاد نزدیکند باید عمیقاً به این موضوع مهم اشاره نموده و آقای سرمربی را از واقعیت های ملموس در باشگاه استقلال مطلع سازند. فرهاد نباید ساده انگارانه به آینده کاری اش در استقلال بنگرد و دل ببندد به قرارداد دو و نیم ساله ای که مدیران استقلال پیش رویش قرار داده اند.
از یاد نمی بریم که مربیان سابق استقلال چه وعده های کلانی می دانند و تصور می کردند قرارداد های بلندمدت ضامن حضور قطعی شان روی نیمکت استقلال خواهد بود.
علیرضا منصوریان در خیالات خود استقلال رویایی سال 1400 را می ساخت و همیشه می گفت: استقلال در سال 1400 ابرقدرت آسیا خواهد شد! استقلال 1400 امروز، اما هیچ نشانی از ابرقدرت بودن در آسیا در خود ندارد و منصوریان نیز سال ها پیش برکنار شد و چند تیم هم عوض کرد! وینفرد شفر نیز آمده بود تا سال های متمادی در استقلال بماند. او حتی فاتح جام حذفی هم شد، اما به سرعت به سمت در های خروجی سوق داده شد تا همین آقا فرهاد سکان راهنمایی استقلال را در دست بگیرد.
چند ماه بعد استراماچونی نیز اتمسفری امیدبخش در استقلال پدید آورد، اما سرنوشت او نیز سیاه بود در حالی که استرا نزدیک ترین مربی به آرمان های طرفداران در سال های اخیر محسوب می شد و چه بسا می توانست به توفیقاتی در لیگ قهرمانان آسیا دست یابد. از بد قصه نیز او رفت تا استقلال دوباره به دست مجیدی سپرده گردد.
فرهاد حالا بعد از نیم فصل نا امید کننده ای که فکری رقم زد با نتایج نسبتاً بهتر در حال مربیگری است، اما او باید عمیقاً درک کند که این آخرین شانس حضورش برای مربیگری در استقلال است و اگر نتواند تحولاتی عظیم در این باشگاه ایجاد کند و همانگونه که وعده داده این باشگاه را بسازد، سرنوشتی به مانند مربیان قبل خواهد داشت. البته باید توجه داشت که حمایت تصمیم گیران باشگاه تا چه اندازه در توفیقات آینده اش نقش ایفا خواهد نمود.
در عین حال نیز مدیران باشگاه استقلال به دلیل تحولات آینده در دولت نیز که سرنوشت نامعلومی در این باشگاه دارند، اما آن ها اگر اندک قرابتی به مجیدی و اعتبارش دارند لااقل تا روزی که بر مسند کار قرار دارند، باید تمام ابزار های لازم را برای سرمربی استقلال فراهم آورند تا او به سمت پیروزیت حرکت کند.
مجیدی تغییراتی در استقلال ایجاد نموده و استقلال را از دوران فکری مطلوب تر جلوه داده است، اما این کافی نیست و فرهاد باید دستاورد های عظیمتری را خلق کند که قهرمانی در جام حذفی می تواند یک مقدمه چینی فوق العاده برای ادامه حیاتش باشد.
بدون شک او به تنهایی قادر به دستیابی به پیروزیت نیست و مدیران میانی و بالادستی استقلال باید تمام توان لجستیکی باشگاه را مصروف این پروژه نموده تا مجیدی با دستیابی به نتایج قابل دفاع و اطمینان بخش به کارش در لیگ بیستم ادامه دهد و برای فصل بعد نیز رأی اعتماد بگیرد.
استقلال آخرین بازی خود قبل از تعطیلات دوباره لیگ را مقابل صنعت نفت آبادان انجام خواهد داد و یک ماه فرصت خواهد داشت تا دوباره نیروی از دست رفته خود را بسازد.
استقلال خسته از لیگ قهرمانان آسیا بازگشته که هنوز آثارش در وجود بازیکنان دیده می گردد.
علاوه بر آن بعضی بازیکنان نیز به تیم ملی فراخوانده خواهند شد و محتمل است آن ها نیز در بازگشت شرایط بدنی مناسبی نداشته باشند. در واقع استقلال از همین امروز باید برنامه ای دقیق و آینده نگرانه برای روز های باقی مانده داشته باشد و یک اشتباه مختصر هم نداشته باشد که یک اشتباه تمام آرزو ها را در لیگ بر باد خواهد داد و هیچ بعید نیست اثرات مخربی هم در نتایج استقلال در لیگ برتر بگذارد. استقلال همین حالا در صندلی پنجم لیگ قرار گرفته است و باید نهایت بهره را از بازی های عقب افتاده خود ببرد تا از دیگر رقبا پس نیفتد.
ایران ورزشی
منبع: خبرگزاری دانشجو